روایتی از روی آب راه رفتن مولانا و شمس تبریزی

دانستنی ها

کلیک کنید

روایتی از روی آب راه رفتن مولانا و شمس تبریزی

روزی مولوی با پیر ، یا مراد خود « شمس » ازمسیری می گذشتند که به رودخانه ای عریض و پر عمق می رسند. شمس به مولوی میگوید باید از عرض رودخانه بگذریم و به آن سوی رودخانه برویم. مولوی میگوید با چی ، اینجا که وسیله ای نداریم.
شمس ، این راز آشنای اندیشناک ، در پاسخ می گوید . تو دست مرا بگیر و ذکر یا «شمس » بگو ما هر دو از روی آب عبور می کنیم.

مولانا

مولوی نیز که به رسم طریقت علوم باطنی شک به خود راه نمی داد دست استاد بگرفت وذکر بگفت و از روی آب عبور کرد . مقداری از مسافت که طی شد، مولوی دقت نمود که شمس در زیر زبان ذکر یا علی زمزمه می کند.
مولوی نزد خودفکر کرد؛ حتما ذکر استاد قوی تر است و چرا خود نگوید . اما همینکه به تکرار آن ذکر مشغول شد ، یکباره پایش در آب فرو رفت ، استاد دست او بگرفت و گفت : هر کسی با ذکر مخصوص خود پیشرفت می کند ، تو همان “یا شمس” (یکی از سوره های قرآن ) بگو . سپس هر دو از روی آب گذشتند.

3.8/5 - (74 امتیاز)
image_pdfimage_print
  با بیسکویت ها بیشتر آشنا شویم
, ,

مطالب پیشنهادی

Subscribe
Notify of
guest

0 نظر
Inline Feedbacks
View all comments

مطالب پیشنهادی